ثبت
در این نوشتار قصد داریم شما را با زوایای پنهان زندگی محمد نوری زاد آشنا کنیم، از تجربه نویسندگی در روزنامه کیهان قبل و بعد از انتخابات سال 1388، دست به قلم شدن علیه مرجع تقلید شیعیان و توهین به امام خامنه ای رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی ایران، جزییات سوء استفاده مالی از آثار هنری تا انتساب نامه های های جعلی به فرزند صادق آهنگران و گرایش به عبدالله نوری و ... محمد نوریزاد از ریزشهای انقلاب در سالهای اخیر محسوب میشود. گمان نمیرود که نه نوری زاد و نه کسانی که نامههای او را میخوانند بر کج بودن مسیری که وی در آن گام بر می دارد، شکی داشته باشند.
محمد نوری زاد متولد 1331 در روستایی در شهرستان شهريار می باشد. وی فارغ التحصيل رشته مهندسی برق از دانشگاه علم و صنعت و دارای مدرك درجه يك هنری معادل دكترا در رشته كارگردانی است. او دارای دو فرزند و یک همسر [فاطمه ملکی] می باشد.
محمد نوری زاد فعاليت هنری خود را در سال 1359 به عنوان مجری برنامه های جهاد سازندگی و روايت فتح آغاز كرد و در سال 1364 فارغ از تمام فعاليت هايش به مستند سازی روی آورد كه مجموعه های «ما اهل مسجديم» و «شب های رمضان» از آن جمله اند. از ديگر فعاليت های نوری زاد می توان به تأليف كتاب، نقد آثار ادبی، نگارش فيلمنامه و توليد آثار داستانی اشاره كرد.
محمد نوری زاد در سال 1362 بعد از آشنایی با شهید آوینی از طریق ساخت برنامه تلویزیونی جهاد در بشاگرد، برای مجری گری برنامه روایت فتح دعوت شد و با هفته ای یک جلسه دو ساعته با شهید سید مرتضی آوینی همکاریش را آغاز کرد. وی بعد از چند ماه همکاری، اصرار داشت برنامه سریال داستانی "همه با همه" را بسازد و لیکن شهید آوینی به شدت مخالفت کرد ولی وی و برخی از دوستانش با بودجه جهاد کار خودشان را کردند و پس از تولید هم، برنامه غیر قابل پخش تشخیص داده شد و همه آن پول ها عملا به دور ریخته شد!
تنفر شهید مرتضی آوینی به اندازه ای بود که او را به خاطر تفکرات گروهکی و عقبه ذهنی اش که وی یکی از همپیمانان دکتر پیمان به شمار می رفت، از روایت فتح عملاٌ بیرون راند و تا سال 65 پیدایش نشد تا اینکه سال 65 با وساطت برخی از دوستان برای مجری گری برنامه های روایت فتح دوباره دعوت شد و پس از چند ماه ادامه این همکاری، رفتارهای او برای آقا مرتضی غیر قابل تحمل شد و بار دیگر مجموعه روایت فتح را ترک کرد.
نویسندگی در کیهان قبل و بعد از سال 1388
پیش از آن که چهره نوری زاد بر همگان آشکار گردد و قبل از آنی که فتنه زمین و زمان را فرا گیرد نوری زاد درک دیگری از مفاهیم انقلاب داشت؛از لابلای مطالبی که نوری زاد در سال های قبل و بعد از 88 نگاشته است می توان فهمید که او درک صحیحی از انقلاب اسلامی ندارد! چرا که انقلاب اسلامی به عنوان یک انقلاب زمینهساز و آمادهگر برای آن واقعه بزرگ به شمار میرود و اگر از عدالت و پیشرفت و سعادت سخن میگوید عدالت در مقام زمینهسازی است نه عدالت به معنای تام و مطلق آن.
محمد نوری زاد در سال های قبل از 88 در مجموعه نوشته هایی تحت عنوان «جهان پس از آمریکا» می نویسد:
«همانگونه که آمریکا در طوفان های آخرالزمانی و در سیلاب عظیمی که به راه افتاده غرق خواهد شد، ما نیز اگر از اسلام و ولایت فقیه و حقیقت فاصله بگیریم و از کشتی نجات ولایت خارج شویم، غرق خواهیم شد و کسی وجود و بقاء ما را تضمین نکرده است.»
امروز اما حکایت مواضع محمد نوری زاد شنیدنی است. به عنوان نمونه وی در بخشی از ششمین نامه خود خطاب به رهبر معظم انقلاب می نویسد:
«انقلاب اسلامی در این 30 سال به موفقیت دست پیدا نکرده و نتوانسته است که مدینه فاضلهای که وعدهاش را میداد، بسازد. مسئولین نظام و اطرافیان آنها، مقصر اصلی در عدم توفیق انقلاب اسلامی هستند. مردم از اطراف نظام پراکنده شدهاند و خدا هم حکومت اسلامی را دوست ندارد! ما دوستان خود را در جهان از دست دادهایم و خیلیها با ما دشمناند. بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری، این حکومت بود که که مردم را کشت و خانهها را تخریب کرد و سوزاند و اموال را به غارت برد. دوستان واقعی نظام جمهوری اسلامی آقایان موسوی، خاتمی و کروبی هستند نه احمدینژاد، حداد عادل، لاریجانی و…»!
تأثیرپذیری نوریزاد از القائات روشنفکران و معاندان، او را کاملاً از کسوت یک منتقد مستقل و آزاداندیش خارج میسازد. او مکرراً مطالبی را به مسئولان گوشزد میکند که پیش از این بارها از زبان روشنفکران غرب زده و معاندان بیان شده است. در واقع نامههای نوری زاد چیز جدیدی نیست و لازم نبود که او این همه زحمت به خود دهد و قلم فرسایی کند.
همچنین سرگشاده نوشتن اینگونه نامهها به معنای تکیه بر مواضع معاندان و همراهی با آنان برای فشار بر نظام است نه خیرخواهی حقیقی. انقلابیون سادهلوح نیستند که تمسخر حکومت اسلامی، قضاوتهای غیرمنصفانه، ذهن خوانیهای غلط، تهمت قتل و جنایت، اتهام قدرت طلبی و خلاصه خوشحال کردن دل توطئه گران را به حساب خیرخواهی بگذارند!
آن چه از مقایسه بخشهای اهم و مهم نامهها آشکار میشود، کجروی فکری، بی بصیرتی و اسلام ناشناسی و کینه توزی نوری زاد را میرساند که با چاشنی ابراز محبت و نرمش به عنوان یک تاکتیک عوام فریبانه همراه شده است. در همین رابطه می توان به بخشی از نوشته های محمد نوری زاد در رابطه با حمایت از اسفندیار رحیم مشایی و توهین به روحانیت اشاره کرد:
نویسنده کیهان در حمایت از مشایی و طی مقاله ای با اشاره به انتقادات مطرح شده در خصوص اظهارات او با ذکر دلایلی نوشت: «مراجع ما را همان به که در محدوده احکام شرعی به ایراد نقطه نظرات خود بپردازند و از ورود به عرصه هایی که تبحرش را ندارند پرهیز کنند. البته آقای مکارم می توانستند بفرمایند: تصمیم درباره ماندن و رفتن آقای مشایی به دولت و مجلس مربوط است؛ اما اگر نظر مرا بخواهید می گویم که بنا به این دلایل، سخن ایشان درست وپخته نیست.»
وی در این نامه با لحنی تند خطاب به آیت الله مکارم شیرازی نوشت: «چرا حق امام می گیرید و بر چه اساسی وجوهات شرعی را قبول می کنید، شما باید این وجوهات را به دفتر مقام معظم رهبری بدهید.»
درست همان زمان بود که روزنامه های اصلاح طلب تیتر زدند «توهین بی سابقه نویسنده کیهان به مراجع تقلید»!
نویسنده روزنامه کیهان در ادامه می نویسد: «مسئله بسیار مهمی که آقای مکارم به آن توجه نکرده اند این است که دخالت و تاکید ایشان در جابجایی مشایی، علاوه بر دخالت در وظیفه و کار رایج دستگاه های ذیربط، دخالت در حیطه رهبری نیز هست!» این در حالی است که نوری زاد در جریان حوادث بعد از انتخابات همسو با رسانه های بیگانه با هجمه ای حساب شده ساحت ملکوتی رهبر عزیز انقلاب را با تمایلات شیطانی خویش غبار آلود کرده و از هیچ توهینی به امام فروگذار نکرد.
نوشته های محمد نوری زاد در سطح جامعه واکنش های تندی را از جانب مخاطب به همراه داشت، نوری زاد در مصاحبه ی خیالی برای مبرا کردن خود از هرگونه توهین به ساحت روحانیت و مرجعیت، از قول ایشان خود را بیگناه و منتقدان خود را نیز بیظرفیت اعلام کرد!
ساختار این مصاحبه خیالی به گونه ای تنظیم شده بود که این تلقی را در خواننده مطلب بوجود آورد که حتی خود مراجع انتقادی نیز نسبت به وی و مطالب عنوان شده از سوی او اعتراضی ندارند؛ اما آیت الله مکارم شیرازی در سخنانی حضور مراجع تقلید در جامعه را یک نعمت الهی دانسته و گفته بودند: «كسانی كه به دنبال خانه نشین كردن مراجع هستند، این آرزو را به گور خواهند برد.»
در این مصاحبه غیر واقعی آیت الله مکارم خطاب به نوری زاد می گوید: من شخصا درباره نوشته های شما، نکته ای که بشود از آن توهین و کوچک شمردن جایگاه مرجعیت برداشت کرد، ندیدم فقط مختصری اگر اراده قلم را مهار می کردید، شاید این هیاهو به پا نمی شد.
در ادامه محمد نوری زاد خطاب به آیت الله مکارم شیرازی می گوید: چرا اطرافیان شما این همه الفاظ نامربوط به کار بردند و یک دوستدار نظام را آلت دست بیگانه خطاب کردند که آیت الله مکارم در پاسخ می گوید: این ناشی از ظرفیت برخی افراد است.
اخراج محمد نوری زاد از انجمن قلم ايران
به دنبال اتخاذ مواضع ضد انقلابی از سوی محمد نوری زاد، وی از انجمن قلم ایران اخراج شد.
هیأت مدیره انجمن قلم ایران طی نامه ای خطاب به هیئت موسس این انجمن، لغو عضویت محمد نوری زاد را به دلیل از دست دادن شرایط عضویت طبق تبصره یك از ماده 8 فصل سوم انجمن قلم خواستار شد. این بند از اساسنامه انجمن قلم «پذیرش قانون اساسی جمهوری اسلامی و تقید عملی به آن» را شرط ضروری عضویت در آن می داند كه اعضای هیئت مدیره این انجمن عقیده دارند نوری زاد با مطالب اخیر خود این شرایط را از دست داده است.
محمد نوری زاد همچنین با حضور در «انجمن سرای اهل قلم» به سرکردگی «مهدی خزعلی» مواضع ضدانقلابی خود را تکرار کرد، از آنجا که وی با مهدی خزعلی رابطه صمیمی داشت به عنوان میهمان ویژه به این انجمن دعوت می شد. بعدها با دستگیری مهدی خزعلی بساط به ظاهر فرهنگی-ادبی این انجمن برچیده شد.
سوء استفاده محمد نوری زاد از بیت المال
در کارنامه هنری محمد نوری زاد مجموعه های تلویزیونی و مستندی به چشم می خورد که از کیفیت چندان بالایی برخوردار نیستند، گذشته از کیفیت نه چندان مطلوب آثار هنری نوری زاد مجموعه های مشاهده می شود که حتی نتوانستند اجازه پخش بگیرند! ضعف محتوی آثار و فیلم های ارائه شده از سوی این مدعی کارگردانی به اندازه ای بود که اشتباه های فاحش تاریخی و مذهبی در کنار اشکالات بی شمار تکنیکی و فنی تحمل ساخته های محمد نوری زاد را برای هر بیننده ای غیرممکن می کرد.
از این میان می توان به سریال «چهل سرباز» اشاره کرد که با تحمیل هزینه گزاف سه میلیاردی ساخته شد و نکته تأسف آور اینکه این سریال، رستم را همطراز حضرت علی (ع) قرار داد. این سریال به گونه ای مبتذل و ضعیف ساخته شد ه بود که در زمان پخش با وجود هزینه های گزاف میلیاردی به سرعت به یکی از کم بیننده ترین سریال های سیما بدل شد.
فیلم «انتظار» نیر با وجود 350 میلیون تومان بودجه از بیت المال نتوانست موفقیت چندانی کسب کند، این درحالی است که بسیاری از جوانان متعهد و خوش فکر برای ساخت یک مستند در گیر و دار مسائل مالی جزئی هستند!
پروژه سینمایی «میرقباد» نیز از دیگر نمونه های سوء استفاده مالی محمد نوری زاد است که البته هنوز معلوم نیست منابع آن از کجا تامین شده است!!؟
نکته جالب توجه در این میان بودجه فیلم «پرچم های قلعه کاوه» است، محمد نوری زاد با ارائه خلاصه داستان این فیلم سینمایی توانست مصوبه میلیاردی دریافت کند، این درحالی است که یک کارگردان برای تصویب بودجه یک فیلم باید ابتدای خلاصه دهها صفحه ای فیلم نامه را نزد مقام های مسئول برده و پس از رفت و آمدهای بسیار اگر تایید شد آن زمان کل فیلمنامه را برای تایید نهایی ارسال کند!
انتساب نامه جعلی به فرزند حاج صادق آهنگران
در سال 88 نوشته ای به نقل از فرزند حاج صادق آهنگران جعل شد و زحمت رسانه ای كردن این خبر جعلی هم به دوش كسی افتاد كه در جهالت كامل فیلم شكنجه های صدام را به نیروهای انتظامی نسبت داده بود (1)؛ كسی كه سال ها دم از آرمانگرایی می زد و این روزها بازیچه خبرسازی های افراطیون دوم خرداد شده بود تا آنجا كه در مقام نوشتن نامه سرگشاده تماما توهین به مقام معظم رهبری برآمد.
نوری زاد در یكی از كامنت های وبلاگ خود نوشت: «نوشته زیر به صورت خصوصی برایم آمده است. بخاطر ارادتی که به حاج صادق آهنگران دارم و از سلامت و درون پاک او بهره ها برده ام دریغم آمد که نوشته فرزند او بی مخاطب بماند.»
محمد نوری زاد به اینكه كسی با یك اسم جعلی پیامی گذاشته باشد بسنده كرد و حتی صحت و سقم خبر را از خانواده حاج صادق آهنگران جویا نشد!
اما متن پیامی كه به فرزند صادق آهنگران نسبت داده شد، این بود:
آقای نوری زاد، سلام
من محمد علی آهنگران فرزند جناب حاج صادق آهنگران هستم. من شما را حدود 15 سال است که می شناسم از زمانی که برای ضبط برنامه ماه مبارک رمضان به خانه ما می آمدید و با پدرم مصاحبه می کردید. من مدتی است مطالب وبلاگ شما را می خوانم و به شما که امروز برای دفاع از حقوق مردم کوچه و بازار بی قراری می کنید آفرین می گویم.
خلاصه بگویم، تکلیف نسل من که این روزها 30 ساله می شویم، روشن است اما شما را به روح پاک امام و عظمت رسول الله، پدرم را دریابید. به خاطر دارم شبی که قطعنامه پذیرفته شد جناب ایشان از بهت و حیرت و نگرانی تا صبح قدم می زد و اشک می ریخت و به مظلومیت امام و شهدا ناله می کرد. اما از آن سال تا به این روزها اینقدر ایشان را آشفته ندیده بودم.
این روزها و به دنبال وقایع بعد از انتخابات ایشان مریض شده و برای کمتر برنامه ای قول مساعد می دهد. شب ها تا صبح اشک می ریزد و زحمات خود و سایر مجاهدان را از دست رفته می بیند. ایشان را برده ایم دکتر با قند 320 دکتر گفته مرض قندش عصبی است.
چرا حماسه خوان ساله ای عاشقی شما و رزمندگان تاب نمی آورد؟ چرا هر لحظه آرزوی مرگ و شهادت می کند؟ چرا 20 صفحه خطاب به من وصیت نامه نوشته است؟ عرصه بر ما و ایشان تنگ شده است؟
ایشان امشب شدیدا بد حال شده اند، وقتی مصاحبه مادر عاطفه که رزمنده بوده و هم ایشان و دخترش عاطفه بازداشت شده را از B.B.C شنیدند جایی که مادر می گفت به جهانیان و همه مردم بگویید دخترم سالم و پاکدامن بوده و بازداشت شده؟ اینها که گفتم مختصری از شرح حال بلبل خمینی بود. قصد درد دل داشتم با شما و این که بگویم نگران و آشفته اییم .. دعایمان کنید».
چندی بعد صادق آهنگران اخبار منتشر شده در خصوص خود را تكذیب كرد. این مداح اهل بیت در مراسم لیالی قدر در اصفهان گفت: «همچون گذشته سینه چاك و فدایی رهبریم و با فرمان معظمله در دفاع از انقلاب و كشور سر از پا نخواهیم شناخت و در این شبهای عزیز فقط دعایم این است كه تا آخر پیرو صدیق رهبری باشیم. دشمن ازهر حربه و دروغی برای ایجاد تفرقه در صفوف ملت ایران و سست كردن ارادههای قوی استفاده میكند و با دروغ پردازی و شایعه پراكنی سعی دارد دلسوزان نظام و انقلاب را منزوی كند. اما آنان همیشه در بیابان گمراهی سرگردان بوده و هستند.»
چرا هجمه به ولایت فقیه ؟
در سی و اندی سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره دشمنان انقلاب اسلامی نوک تیز هجمهی خود را به سمت رهبری نظام اسلامی نشانه گرفتهاند. دلیل این همه دشمنی چیست؟ چرا در جریان فتنهی پس از انتخابات، اصحاب فتنه همواره تلاش کردهاند حرمت ولایت و شخص ولی فقیه را خدشه دار کنند؟ شعار«مرگ بر اصل ولایت فقیه» چرا سر داده شد؟ چرا تصویر بزرگ بت شکن قرن، حضرت روح الله به آتش کشیده شد و چراهای بسیاری دیگر که نوری زاد به آن پاسخ داده است.
چرا عدهای با عالمان مجاهد دشمن هستند؟ چرا همین عده در مواجهه با روحانی نمایان سکولار زبان به تمجید میگشایند؟ براستی علت دشمنی با علمای ابرار چیست؟
در اوج دوران اصلاحات زمانی که عدهای «آیتالله مصباح یزدی» را مورد هتک حرمت قرار داده و از هیچ توهینی نسبت به ایشان خودداری نمیکردند، نوریزاد علت این دشمنیها را به خوبی توضیح داد، نوشتهی نوریزاد قاعدهای کلی است که هر چند دربارهی شخصیتی خاص به رشتهی تحریر درآمده است ولی در تمامی دورهها میتواند، عینیت داشته و علت دشمنیها را توضیح دهد.
نوری زاد: ما معتقدیم با ردیابی نسبت آدمها میشود به ذاتشان پی برد. شما در این وادی، به دنبال چیستید تا نسبت شما را و ذات شما را در همان راستا مطالعه کنیم؟ برای حفظ قدرت آمدهاید؟ پول و پلهای در کار است؟ هیبتی دارد از کف میرود؟ قول و قراری؟ کارخانهای؟ شراکتی؟ حزبی؟ نفوذی؟ استمالتی؟
نه! نه! نسبت شما را تنها با خدا باید سنجید. اگر نه، کافی بود شما هم قدری از نردبان وجاهت خود پایین میآمدید و سری به برلین و کنفرانس ش میزدید، در این صورت میدیدید که چگونه نام شما را به سقف آسمان حک میکردند.
عمده زخمهایی که این روزها به تن شما مینشیند، از همین ناحیه است. دقیقاً به یاد دارم در مصاحبهی «کیانوری»، رهبر حزب توده با شهید بهشتی، کیانوری با سماجت و وقاحت تمام، از شأن خدوم حزب توده سخن گفت و اطلاق خیانت را از جانب شهید بهشتی رد کرد و رجوع به مجامع حقوق بشری را تهدید کرد. چند سال بعد، آن گاه که شهید بهشتی به راه خود رفت و کیانوری نیز به راه خود و دستهای آلوده و مزدور کیانوری و حزب توده برملا شد، همین فیلم را مجدداً از تلویزیون خودمان پخش کردند. کیانوری با استدلال و استحکام، نسبت حزب توده را با شوروی رد میکرد و بر اصلاح طلبی، توسعه و جامعهی مدنی پا میفشرد!
نوری زاد راه و رسم چشم و چراغ ضد انقلاب بودن را به خوبی میدانست: «آری عزیز ما، گناه شما، همچون اسلاف شما، در همین است. شما اگر زبانم لال مثل آن روحانی نمای کنفرانس برلین، زیستی مواج و شکلپذیر داشتید. حالا چشم و چراغ آنها بودید و حجم روزنامههایشان را از مراتب علم و فهم و هوشمندی و فرزانگی و آینده نگری خود پر کرده بودند. آنها به همان نسبتی که به غرب دل دادهاند، از شما و امثال شما دل بریدهاند.»
او سال ها بعد خطاب به چهار کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری سال 1376، میگوید: «از همه بالاتر زبانمان لال (اگر) سایهی ولایت فقیه را از سراین مملکت بردارید، دو روزه آمریکاییها تهران را فتح میکنند. شما از این راز نورانی غافلید. با چشم زاغ غربیها به ایران نگاه نکنید ... این را هم بدانید که جوان تازه داماد هرگز خودش را برای شعارهای شما فنا نمیکند اما به هر اشارهی ولی فقیهاش به یک طوفان زیر و رو کننده بدل میشود.»
افراط-تفریط و تولی-تبری
امام علی (ع) در توصیف انسان جاهل میفرماید: «لا تَرَی الجاهِلَ اِلّا مُفرِطاً اَو مُفَرِّطاً»؛ جاهل را نمیبینی مگر در حال افراط یا تفریط ...
نوری زاد همواره قلم به نقد گشوده است. قلم او چه زمانی که برای انقلاب مینوشت و چه امروز که ضد انقلاب را مورد لطف و مرحمت خود قرار داده است، رگههایی از افراط و تفریط را با خود به همراه داشته و دارد.
او وقتی به نقد می نشست، هیچ نکتهی مثبتی را در طعمهای که به شکارش رفته بود، نمیدید. او دربارهی فیلم «بشارت منجی» اینگونه عنان از کف داده و به فحاشی میپردازد: در فیلم سینمایی«بشارت منجی» نه فیلم نامهای در کار است، نه کارگردانی، نه بازیگری، نه فیلم برداری، نه تدوینی، نه حسی، نه تعقلی، نه حتی فقط یک نگاه هنرمندانهای، نه، نه، هیچ خبری از هنر و حیطه و حواشی آن نیست. تنها فایدهای که این فیلم دارد، همان است که گفتم، بگذارند جلوی مدیرانی که ساخت آن را تصویب و حمایت آن را در مدار مدیریت خویش نهادند و از آنان بخواهند که یک ساعت نشسته و تماشای آن را تحمل کنند و ببیند با چه شیوه و اسلوبی میشود کوهی از پول رایج مملکت را دود کرد و به هوا فرستاد!
او در حالی به کارگردان یک فیلم پر مخاطب اینگونه اهانت روا میدارد که خود مدتی بعد با ساخت فیلم «پرچمهای قلعهی کاوه» مصداق روشنی برای نقد هتاکانهی خود نشان میدهد. همچنان که گفته شد فیلم های «چهل سرباز» و «پرچمهای قلعهی کاوه» دو ساختهی پر هزینهی محمد نوریزاد بود که با کمترین اقبال مواجه شد. پرچمهای قلعهی کاوه با احتساب مجموع روزهای نمایش در شش سالن سینمایی شهر تهران در 87 روز، 3 میلیون و 365 هزار تومان فروش داشت، این در حالی است که برای ساخت این فیلم بیش از یک میلیارد تومان سرمایه گذاری شده بود.
یکی دیگر از ویژگیهای رسول گرامی اسلام که در قرآن کریم نیز به آن اشاره شده است، رحمت بر مؤمنان و شدت بر کفار است. از این ویژگی با عنوان تولی و تبری نیز یاد شده است، مؤمنان باید با دوستان خدا دوست و با دشمنان دین دشمن باشند. محمد نوری زاد زمانی این گونه بود، با دوست داران انقلاب، بسیجیها، پاسدارها، مستضعفین دوست و با ضد انقلاب و مستکبرین با زبانی برنده سخن میگفت.
او زمانی از رییس جمهور «محموداحمدینژاد» به این خاطر که لباس رفتگری بر تن نموده و در میان کارگران حضور پیدا کرده بود، تشکر میکند و میگوید: «در مطلبی، با استقبال از حرکت بسیار شایستهی شهردار تهران که همایشی با حضور رفتگران شریف تهران ترتیب داده بود و خود لباس رفتگری پوشیده بود و با افتخار، سرش را نیز بالا گرفته بود، به این مهم اشاره کرده بودم که همین لباس را هرگز نمیتوان بر تن جماعتی که هیچ گاه با درد مردمان ما همراه نبودهاند، تجسم کرد. اما چندسال بعد نوری زاد ....!
محمد نوری زاد، تو بخوان عبدالله نوری ....
نوری زاد درست 11 سال پیش و زمانی که در روزنامهی «کیهان» قلم میزد، مقاله ای نوشت و در آن مناظرهی سرداری را تصویرگر شد که در دفاع از نظام اسلامی متهم گشته و توسط همین نظام به زندان افتاده واز قضای روزگار با «عبدالله نوری» که درست به علت مبارزه با نظام اسلامی به زندان افتاده، هم سلول گشته است.
نوشته ای که در ادامه به آن اشاره خواهد شد در واقع مناظرهی نوری زاد آن روز با نوری زاد بعد از انتخابات 88 است. وی در این نوشتار به تمامی سؤالها و شبهاتی که امروز دامن گیرش شده، پاسخ میدهد
او در این نوشتار، به نکات ظریف بسیاری اشاره میکند گویی نوریزاد یک روانشناس خبره است که میداند، چرا یک مبارز به جایی میرسد که شعارهای ضدانقلابی میدهد. او از سوت و کف هواداران سخن میگوید و از عبدالله نوری - بخوانید نوریزاد بعد از انتخابات - میپرسد آیا جرأت هجمه به استکبار جهانی در میان هوادارانش را دارد؟
او از عبدالله نوری میخواهد تا حق و حقوق ملت ایران را از چنگال آمریکا بگیرد تا پشت سر وی راه افتاده و مقلدش شود. امروز اما 11 سال از آن مناظره میگذرد، نه تنها عبدالله نوری عوض نشده بلکه بر عقاید پیشین خود ثابت قدمتر و در مبارزه با نظام اسلامی استوارتر از پیش گشته و اما جواب این نکته را که چرا نوری زاد مقلد نوری شده، باید از خود او پرسید.
محمد نوری زاد: از هوادارانت! مرد میخواهم که در برابر سوت و کف و هورای ممتد و مکرر، دست و دلش نلرزد و ارادهی خودش را مهار کند. شما از زندان که بیرون رفتی، من باب امتحان، در یکی از آن مجالس داغ و فحش آلودت، یک بار و فقط یک بار، از ذات استکباری آمریکا بگو. اگر همان هواداران هوراکشت گذاشتند به حرفت ادامه بدهی! جوری اخم و پچ پچ میکنند که فوراً برگردی به همان مسیر مشخص. در حقیقت آنها شما را با سوت و کفشان دقیقاً به راهی میبرند که میخواهند.»
نوری زاد از عبدالله نوری میخواهد به آرایش جبههی دوستانش نگاهی بیندازد: «فقط به آرایش آدمهایی که برایت متن دفاعیه را نوشتند، دقت کن. آنها مستقیم و صریح، حرفهای خودشان را در دهان شما گذاردند. منظم و طبق برنامه، با هدایت همان سوت و کف و هورا، شما را به راهی انداختند که میخواستند. آنها خود شهامت فحش دادن به مقدسات این انقلاب را نداشتند، پس این مأموریت را از حنجرهی شما بیرون کشیدند. چه کسی فکر میکرد شما، یک روز پیش آمریکا و اسراییل سرخم کنی؟».
حالا چه کسی باور میکند که محمد نوری زاد تنها با گذشت ده سال در مقابل آمریکا گردن خم کرده و رهبر عزیز انقلاب را به خاطر مبارزه با آمریکا مورد توهین و .... قرار می دهد؟
محمد نوری زاد خود به این سؤال به خوبی و با دقت جواب میدهد، این که چرا انسان ها تا این اندازه تغییر میکنند: «آدمها ممکن است امروز در قله باشند و فردا در کف دره. این به خودشان مربوط است. اما آن چه که تغییر نمیکند، حقیقت است».
آثار هنری محمد نوری زاد از سال 1365 تاکنون
حسین و زهرا (مستند)
نخلستان تشنه 1368- کارگردان و فیلم نامه نویس
ما مرد جنگیم (داستان)
دریا برای تو 1369- فیلم نامه نویس
پروانهها مینویسند (داستانی)
گلها و گلولهها 1370- فیلم نامه نویس
گلهای سرخ (مستند)
انتظار 1379- کارگردان و فیلم نامه نویس
از کراچی تا پیشاور (مستند)
شاهزاده ایرانی 1384- کارگردان و فیلم نامه نویس
شبهای رمضان (مستند)
سرزمین جنوبی من 1386- کارگردان و فیلم نامه نویس
روی خط مرز (مستند)
پرچمهای قلعه کاوه 1386- کارگردان و فیلم نامه نویس
ما اهل مسجدیم (مستند)
مجموعه تلویزیونی چهل سرباز (داستانی)
برخی ازاقدامات محمد نوری زاد در یک سال اخیر
اینجا وزارت اطلاعات است!
محمد نوری زاد این روزها نقش فعال به اصطلاح حقوق بشر را ایفا می کند، او تحت عنوان «سفر صلح و دوستی» به اقصی نقاط ایران سفر کرده و در مابین آن گزارش های مختلفی برای سرویس های رسانه ای ضدانقلاب ارسال می کند. در یکی از همین گزارش ها، محمد نوری زاد به دیدار خانواده ای از فرقه ضاله بهائیت می رود و شیعیان را مسبب گرفتاری های بیشمار آنان عنوان می کند، البته هنگامی که محمد نوری زاد پای کودک بهائی را بوسیده و از دیگران می خواهد اقدامی مشابه آن انجام داده و تصاویر آنرا در فضای مجازی منتشر کنند دیگر چنین تعابیری طبیعی به نظر می رسد!
پس از پایان یافتن این سفر، نوری زاد تصویری را منتشر کرده که نشان می دهد مورد شکنجه جسمی قرار گرفته است! انتشار این تصویر در حالی است که تصویر دیگری از وی در مقابل ساختمان وزارت اطلاعات گرفته شده که هیچ آثاری از ضرب و شتم در آن دیده نمی شود!
انتشار تصویر دوم علاوه بر اینکه دروغ محمد نوری زاد را در رابطه با شکنجه جسمی توسط ماموران وزارت اطلاعات برملا می کند حاوی یک نکته مهم دیگر است.
تنهایی محمد نوری زاد در تصویر منتشر شده از وی در مقابل ساختمان وزارت اطلاعات دلیل دیگری بر انزوای او و کسانی چون اوست، چراکه با وجود فضای مجازی و ارتباطات گسترده همچنان که در تصویر مشاهده می فرمائید محمد نوری زاد تنهای تنهای تنهاست!
برنامه صلح آمیز هسته ای ایران
وی در خصوص پرونده هسته ای ایران با وجود آنکه کلیت برنامه هسته ای به صورت صلح آمیز پیش می رود بنا را بر دروغ گویی می گذارد و در نهایت دم تکانی برای ضدانقلاب، هدف اصلی از برنامه هسته ای را دستیابی به بمب اتمی عنوان می کند. وی با فراموشی مجموعه خرابکاری ها و ترور دانشمندان هسته ای توسط دولت های غربی و اسرائیل، بحث هزینه های مالی برنامه هسته ای را پیش می کشد در حالیکه ایران برای دریافت همان تجهیزات به دولت های غربی پول پرداخت کرد اما نتیجه خرابکاری و ارسال تجهیزات آلوده بود!
سایت شخصی محمد نوری زاد: «داستانک تولید بمب هسته ای از همان بازی های کامپیوتری است که از هیجان سرشار است. این که نیروگاه اتمی بوشهر را بازسازی می کنیم. پول بدهید. دادیم. همزمان و پنهانی تأسیسات اتمی علم می کنیم. پول بدهید. دادیم. پنهانی اورانیوم مختصر داخلی را غنی می کنیم. پول بدهید. دادیم. پنهانی بمب اتم می سازیم. پول بدهید. دادیم. و همان بمب اتمی را بر سر اسراییل می کوبیم و از صفحه ی روزگار محو و نابودش می کنیم. پول بدهید. دادیم. به این تخیلات می گویند: بازی کامپیوتری.»
نامه های توهین آمیز محمد نوری زاد
محمد نوری زاد در یکی از نامه هایش علاوه بر زیر پا گذاشتن رشادت های عموم ملت ایران در جریان انقلاب 57 که به پیروزی انقلاب اسلامی ایران انجامید، انقلابیون و روحانیون را عده ای بیسواد و عقب مانده توصیف کرد غافل از آنکه همین ملت با رهبری روحانیون مملکت را از چنگ غربی ها درآوردند و توانستند آن را تا این لحظه حفظ نمایند؛ در موضوعاتی که نوری زاد از آن یاد می کند پیشرفت و توسعه در مقایسه با گذشته غیرقابل توصیف است.
سایت شخصی محمد نوری زاد: «اداره ی کشوری در اندازه ی ایران، با سواد و تجربه ای که روحانیان و حامیانشان نداشتند ممکن نبود. بی سوادیِ مفرطِ انقلابیون در حوزه های مختلف، خلأ تخصصیِ ژرفی در اداره ی کشور پدید آورد. چه در حوزه های سیاسی و بین المللی، و چه امنیتی و اطلاعاتی، و چه نظامی و اقتصادی.
محمد نوری زاد با وقاحت تمام به تصرف درآمدن سفارت آمریکا توسط دانشجویان انقلابی را اقدامی کودکانه خوانده و به طور غیرمستقیم به رهبر کبیر انقلاب اهانت می کند.
سایت شخصی محمد نوری زاد: «داستانک تسخیر ناگهانی و غافلگیرکننده ی سفارت آمریکا، همه ی انقلابیون ما را به کامِ از پیش مهیایِ خود کشاند. تسخیرلانه ی جاسوسی نیز می توانست یک بازی فکری و کامپیوتری باشد. کودکانی از در و دیوار سفارت بالا می روند و آنجا را اشغال می کنند و به ضرب این فتح الفتوح بی نظیر، آمریکا می شود دشمن، و شوروی می شود رفیق. این بازی کودکانه و از پیش طراحی شده، آنچنان به چهارستون فکری انقلابیون ما چفت بست که باب مذاکره با آمریکا را برای همیشه بست».
انتخابات ریاست جمهوری 1392
در روزهای مانده به انتخابات ریاست جمهوری در ایران، بسیاری از رسانه های ضدانقلاب در تکاپوی تولید محتوا جهت کاهش مشارکت مردمی در انتخابات پیش رو هستند. از جمله این تلاش ها مصاحبه با چهره های سست عنصری است که روزگاری پیرو و پشتیبان نظام ج.ا.ا بوده اند!
محمد نوری زاد میهمان ویژه برنامه «روی خط» از صدای آمریکا بود [هفدهم فروردین ماه 1392]، در این برنامه نوری زاد به مانند گذشته موجی از اتهام ها و شایعات را در خصوص نظام ج.ا.ا و انتخابات ریاست جمهوری مطرح کرد. محمد نوری زاد در خصوص انتخابات پیش رو گفت: «انتخابات در ایران مهندسی شده است، این بدان معنی است که گزینه ها از قبل توسط رهبری [امام خامنه ای] انتخاب شده است و رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی نیز در همین معنا می گنجد! نامزدهای هیچکدام توان اداره کشور را ندارند و آنها تنها عروسک نمایشی هستند!»./تمام
[1] نوری زاد در مطلبی بی شرمانه با عنوان «سقوط»، یكی از فیلم های شكنجه صدام را به نیروهای نظامی نسبت داد و نوشت: «خدایا آن دوستان من اكنون كجایند كه ببینند بر سرمیراثشان چه آورده اند. آهای دوستان جهادگرم،یادتان هست چگونه برای نداری مردمان زابل زار می زدیم؟ و برای جوانی كه بخاطر ده هزار تومان به قاچاق روی برده و به ضرب تیری از پای درآمده بود چگونه می سوختیم؟ یادتان هست چه احترامی برای روستایی قائل بودیم؟ با شادمانی او درپوست نمی گنجیدیم و با غم او می گداختیم؟ دوستان شهید من،برادر جانبازم،همسنگران اعتقادی من، آیا آن جامعه آرمانی كه جوانی خود را به پای او ریختیم،باید از یك چنین مسیری می گذشت؟
جناب آقای نوری زاد عزیز نمی دانم با توجه به اینکه بنده فیس بوک ندارم این پایگاه را شما مرور می نمایید یا خیر؟ به هرحال بنده از ظرق دیگر هم سعی می کنم تا شما را بیابم. من مشکل بیار بزرگی دارم که تنها به کمک شما حل می شود. دیده ام و شنیده ام که آنقدر کرامت دارید که کوچکترین درخواست هموطنی را فرو نمی گذارید. همه ما در زندگی اشتباهاتی داریم که در روزگاری برای ما باور وجود داشت که کاملا صحیح است و بعدها به اشتباه عمیق خود پی برده ایم. بنده بر خلاف شما سیاسی نیست، اما بزرگواری و عدالت پیشگی را از خصوصیات بارز شما می دانم. این بار یک استاد دانشگاه به شکمک شما نیاز دارد که زندگی خود را حفظ کند. بنده به بن بست رسیده ام. شاید کلام شما و یا صدای شما همسر بنده را قانع کند که مرا ببخشد، زیرا بسیار به شما ارادت دارند. ایشان به دلیل اشتباهات بنده می خواهند از بنده جدا شوند و فرزندی 6 ساله در این میان تباه خواهد شد. خواهش می کنم به من کمک کنید. بعد از خدا امیدم به شماست. خیلی درمانده ام. توکلم را از دست نداده ام اما خیلی درمانده ام. شما می توانید زندگی را به من هدیه دهید. خواهش می کنم به من یاری رسانید. شما هیچ درخواستی را بی کمک نمی کذارید. به این حقیر کمک کنید. این تنها امید من است استدعا دارم نا امیدم نکنید. خدا گواه است که کلام شما در همسرم اثر دارد. لطفا از طریق تماس یا ایمیل زیر به بنده
پاسخ
اقای ضائب واقعا چای تاسف دارد که از همچین فردی کمک می خواهید؛ برای حل مشکل زندگی تان کمک اندیشه و تامل کنید
نوری زاد انسان بزرگ و ازاد اندیش است درود بر او
محمدنوریزاد می توانست راه قبلی ومسیر گذشته را ادامه دهد و از قبل آن هم منتفع میشد ولی بنا بهر دلیلی مواضع خود را تغییر داد و بابت تغییر مسیر هزینه های سنگینی متحمل د من کاری به تفکر ایشان ندارم ولی برای ایشان احترام فراوانی قايل هستم وهماره ازایشان بعنوان یک آزادمرد یاد میکنم.
محمدنوریزاد می توانست راه قبلی ومسیر گذشته را ادامه دهد و از قبل آن هم منتفع میشد ..... کدام مسير،منظورتان همان چپاول بيت المال براي ساخت فيلم ها و سريال هاي بي کيفيت است؟ نوري زاد هزينه اي پرداخت نمي کند! او دارد خوشگذراني مي کند، پسرش اباذر به همراه خواهرش در آمريکا زندگي مي کنند و از طرف پدر ساپورت مي شوند! خودش هم که بدون اشتغال دارد در ايران خود نمايي مي کند البته براي ضدانقلاب خارج نشين!
واقعا براي شما متأسفم
موجوداتی مثل این نوریزاد، کم نیستند که به مشکل روانی مازوخیسم دچارند و افراط و تفریطهاشون علاوه بر آسیب به خودشون، هزینههای فراوانی رو دست جامعهشون میذاره. کسی که در دو دهه، یا از اونور بام میافته و یا از اینور بام، بلاشک دچار یک بیماری روانیه.
آقای کمیل - خدا کند که این تعصب خام و لحن ناخوشایند شما بابت نگرانی از آسیب دیدن منافع نباشد ! زیرا دنیاطلبی علاج ندارد اما در غیر اینصورت ، مشکل شما بسیار ساده حل میشود و آن اینکه فقط کافیست که کمی از این تعصبات خام (و جو گیر باند و دسته شدن )فاصله بگیرید و دلتان را نرم کنید تا خداوند مهربان بتواند لااقل ذره ای از نور واقعیت و هدایتش را در آن نفوذ دهد . . . ـ تا دیر نشده است یک تعمق بدون عصبانیت در خود داشته باشید . حتما موفق میشوید و فراموش نکنید که تمام امامان ما را مسلمانان متعصب و نزدیک به آنها کشتند ، نه بت پرستان و یهود و مسیحی و ... ! رفتار و لحن خشن از جنود شیطانند .
درودبه شرفت
درود بر تو سرباز ایرانه پرو بال شکسته تو قلب کوردها رو داری لشکری از وطن پرستان پشتتون هستن از خودم میگم (چو ایران نباشد تنه من مباد)بهتون افتخار میکنیم خواهشی دارم ازتون میخواهیم بیشتر با رسانها خارج باشید برای محافظت ازتون گفتم هرچند هزاران نوی زادها تو راهن
سرباز ایرانی، لشگری از وطن پرستان و....! زهی خیال باطل
من فقط یک سوال دارم اگر نوریزاد حرفهایش بیمعنی است چرا سایتش فیلتر است یعنی مردم خود متوجه دروغ گوای ویا راست گوای او نمیشوند
نوری زاد نه در داخل کشور و نه در خارج از کشور حامیانی چندانی ندارد، این آقا اصلا ثبات سیاسی نداره و خیلی راحت بر اساس وزش باد هوا تغییر جهت می دهد، شما یک نگاهی به کارنامه اقدامات وی در پنج سال اخیر بیاندازید تا متوجه شوید. فیلتر شدن سایت هم طبق قوانین ج.ا.ا بوده و درباره افرادی که محتوای غیرقانونی و ضدانقلابی منتشر می کنند چنین عمل می شود
نوری زاد یک منتقد است چرا حرف هایش اذ یتتان میکند همه فکر می کنند در ست می گویند حتی هیتلر هم قلبا می خواست مردم را خوشبخت کند و نژاد بر تر را حاکم کنذ ولی به بقیه اجازه انتقاد نمی داد که به این می گویند فاشیسم
در زمانی که اهل و اصحاب کیهان به دیدار رهبر انقلاب رفتند و در آن دیدار نوری زاد مطالبی را بیان کرد که مورد استقبال همگان قرار گرفت و حتی آقای شریعمتدار کیهان در در وصف بیان و قلم فرسایی آقای نوری زاد آنچنان سنگ تمام گذاشت که حتی او را تا سیر بر بال فرشتگان بالا برد حال چه رخ داده کهاو از اساس با اخلاق با انقلاب و اندیشه اسلامی فرسنگها فاصله داشت و شماها متوجه نشدید اینها را چگونه جمع می کنید ؟!
متاسفانه بد اخلاق شدن به اصطلاح اصوگراها موجب آزردگی و دفع نیروهای خودی میشود.
خوشبحال شما میای باصدای امریکا حرف دلت رومیزنی ماهم که درون انقلاب بودیم مثل شما وجانباز هم هستیم حرف دلمون روکجا بگیم واقعا خسته شدیم از این سران حکومت همه شدند سخنگوی رهبر
خدا حفظت کند جناب نوری زاد تا بتوانی آزادی بیان را ایجاد کنی
خداوند حفظش کنه
کسانی که روزنامه تریبون و پول دارند بر حق هستند ولی انها که فرصت دفاع از خود ندارند به نظر شما گمراه هستند ..........اما کی باور می کنه
یاد حدیثی از پیامبر افتادم که میفرمایند,, زمانی بر شما می اید که خیانتکار امانتدار قلمداد و امانتدار خیانتکار قلمداد میشود, استاد نوری زاد چون مثه شما فک نمیکنه پس در ردیف منافقان و ریزش ها قرار دادید, عقل هم بابا چیز خوبیه ازش استفاده بشه.جزم اندیشی تا کی
به شما کسانی که قرآن بر سر نیزه می کنید چه باید گفت!!؟ باشد که بیدار شوید ...
درود بر نوریزاد که از دام فریب و ریا گریخت
عید مبارک
خدا امثالش و زیاد کنه
خدا امثالش را زیاد کنه
آقای نوریزاد مرد صادق و شجاعی به نظر می رسد. درست است که قبلا در دام امیال و هواهای نفسانی بوده اما وقایع 88 وی را بمانند برخی از دست اندرکاران نظام به خود آورد و در مسیر درست قرار دارد .البته هزینه های آن را نیز پرداختند.
آدمی که از صدای آمریکا تغذیه میشه، انتظاری جز خیانت و دروغ و هیاهو نمیشه داشت.
درود بر این مرد نیک
چه باحال. انگار تو ایران کمپین حمایت از نوری زاد تشکیل شده و از اون باحال تر اینکه من به این نتجیه رسیدم دلسوزان نظام از هر کسی که انتقاد کنن، یه عده که معلوم نیست کی هستن! زود از اون طرف حمایت می کنن، در حالی که شاید کمترین اطلاعات و شناختی از اون طرف نداشته باشن یا به عبارت واضح تر، ملاک روشنفکری تو ایران فقط مخالفت با نظامه... مثلا: اگر یکی از مسئولان نظام ایران بیاد بگه جلوی زیاده خواهی های آمریکا بایستیم، موضع روشنفکراش این میشه: (بزرگتری عامل عدم توسعه یافتگی ما ایستادگی بی معنی در برابر آمریکاست) بی خیال. اصلا به این عده روشنفکر چه مربوطه که الان بدون اینکه بدونن، ماهی 100 تا داریم شهید می دیم در اقصا نقاط ایران و کشورهای دنیا تا این روشنفکرای عزیز راحت انتقاد کنن. بابا روشنفکرا، چقدر شما روشنفکرید. ایول
سلام به همه عزیزان. من فکر می کنم اقدام آقای نویسنده برای سیاه کردن شخصیت آقای نوری زاد کاملاً بیهوده است.آخه آقای نویسنده ؛ آخه عزیز من؛ این دنیا و موقعیتهاش چقدر ارزش داره که بخاطرش اینتوری حاضری حق رو ناحق کنی. خودت هم می دونی. فقط عاجزانه ازت خواهش می کنم در مورد راهی که در پیش گرفتی یخورده بیشتر فکر کن. من دشمن شما نیستم و امیدوارم خدا راه راستو نشونت بده. قصد جسارت ندارم ولی کاملا مشخصه که در گمراهی آشکاری هستی. در ضمن این رو هم در نظر داشته باشید تمام سایت هایی که در مورد آقای نوری زاد اطلاعات داره البته به غیر از این یکی که ضد ایشون بوده فیلتره. آخه دیوار و حصار تا کی؟
سلام، مصادیق محتوای مجرمانه که مشخص هست. از ریاکاری و سیاه نمایی نوری زاد گفتن نداره اما امیدواریم شما یک روزی آگاه شوید.
سلام اگر دلیل و منطق و استدلال دارید پاسخ به نامه های نوریزاد بدهید و بیهوده سخن پراکنی نکنید و خود نگوئید و خود نخندید
یه نگاه به وضعیت فیلتر سایتها بنداز تا روشن بشه کی راست میگه کی از حرف راست میترسته!
با این دلایل که در مقاله بشدت جانبدارانه تان آورده اید نمیتوانید این تفکر را که تغییر روحیات در یک نفر و بقول شما توبه کردن همیشه باید از سمت مخالفین اندیشه های شما به طرف شما باشد تا چاک و خالص تلقی شود. از کجا مطمین هستید که افکار شما بر صراز مستقیم است و مال نوری زاد بر صراط کج. گوش نسل جوان و کسانی که اندیشه های شما را شناخته اند از شعارهای اینچنینی پر است.
یه روز میرسه که به حرفای الانه استاد نوری زاد میرسین. درود بر محمد نوری زاد
حداکثرتادوسال ونیم دیگه معلوم میشه کی راست میگه کی دروغ البته اونایی که یک ذره بصیرت ووجدان داشته باشندهمین الان هم میفهمندکی راست میگه کی دروغ
تشخیص حق وحقیقت سخت ولی تشخیص باطل اسان است اگرتشخیص حقانیت جمهوری اسلامی سخت است تشخیص باطل بودن دشمنان جمهوری اسلامی یعنی امریکای جنایتکار ، انگلیس خبیث واسرائیل کودک کش اسان است حالا هرکس درراستای هرکدام ازایندورفتارکنندماهیت خودرانشان میدهند
حالا لطف کن بگو چقدر بهت دادن تا چهره ی استاد نوری زاد رو بد جلوه بدی؟
منم فبلا این آقارو قبول داشتم ولی از وقتی که این قدر تضاد تو حرفاش و رفتاراش دیدم دیگه حرفاشو قبول ندارم دوستان یکم بادید باز تر به این شخص نگاه کنین اونوقت می بینین چه آدم پستیه
حالا كه يكي پيدا شده درمقابل دروغگويي هاي مسعولين قد علم كرده شما داريد باهاش مخالفت ميكنيد. نوري زاد جون خودشو زير پا گذاشته تا براي ما حقيقت ها را اشكار سازد.
درود سلام خدا بر آقای نوری زاد هر چقدر این انسان بزرگ را ماموران اذیت کنند مردم بیشتر تشنه این مرد شریف واز جان گذشته میشوند
نظر خودتون رو به دیگران و ملت ایران بسط ندید/ شما واقعیات رو ببین!
دوست عزیز اگه چشم بصیرت داری کافیه یه نگاه دوروبر خودت بندازی تا ببینی که روز به روز و ساعت به ساعت چه تعداد از دوستان شما که خودشون از پایه گذاران و مسئولین طراز اول نظام جمهوری اسلامی بودن دارن از اون فاصله میگیرن.اونوقت با کمی تأمل و تعقل دلیل این جداییهای روزافزون رو خواهی یافت. شاید خود تو اگه چشم دل داشته باشی و واقعیتهای جامعه رو ببینی در آینده نزدیک یکی از همینها باشی.
واقعا این مرد نمونه ی یه انسان آگاهه، و شما نویسنده ای که این متن رو نوشتید باید بگم که شما در حد نقد استاد نوری زاد نیستید. منتقدا همیشه خار چشم شما بودن. درود بر استاد نوری زاد
نوري زاد محبوب قلب همه مردم ايران عزيز ... خار چــــــشم دشمنان چـــــــشم تنگ افتخار ما به آن بي انتهاست ...
راستش من قبول کرد م نوریزاد بد و ناحق ولی جالب نیست برای اولین بار در تاریخ طرف دار حق بودن پول ثروت و امکانات می ارد ودر صف ظالم بودن زندان و.....جالب نیست خدایا من انسانی هستم با کمترین اگاهی سیاسی ولی هرکس به این کشور خیانت می کند را نابود و هر کس خدمت سرافراز بگردان
نویسنده عزیز مطالب شما بسیار جانبدارانه و دور از حقیقت بود( البته به نظر من ) با این وجود باز هم اندیشه آزاد شما جای تقدیر دارد که اجازه می دهید مخالفین هم در کامنتها نظرات خود را ابراز کنند و آنها را زیر تیغ سانسور قرار نمی دهید.
برخی مواردی که نوریزاد مطرح کرده درست است اما مقصر رهبری نیستند زیرا هستند افرادی منفعت طلب و اقتدارگرا که بسادگی به رهبری پشت میکنند و ایشان را تنها میگذارند و ایشان بنا به مصلحت نظام و جلوگیری از تنش عمل میکنند.
درودبراين مرد بزرگ نوري زاد
اقای نوری زاد سلام من با تمام ارادتی که به شما دارم باز نسبت به شما تردید پیدا کردم چرا که از مبارک برای کناره گیری از مقامش تعریف کردی ولی اسمی از محمد رضا شاه نبردی که چگونه کناره گیری کرد.
اگه یک نفر مرد تو این مملکت باشه اونم آقای نوری زادِ اونم راحت میتونست چشم هایش را روی فساد این حکومت ببند و مثل دوست داران نظام بشین صبج تا شب اختلاس کنه
جرم نوری زاد اگر بیشتر از موسوی و کروبی باشد کمتر نیست اما چرا وی در داخل کشور گستاخانه مینویسد و میگوید وکسی خم به ابرو نمی اورد؟
ایشان در حال حاضر روزهای زوج، در جلوی زندان اوین حضور دارند و متحصن هستند.
من کاری با درستی یا نادرستی حرفای آقای نوری زاد ندارم ولی چیزیکه مهمه این آقا در مکتب کیهان پرورش پیدا کرده و نون اینها رو خورده.حالا اگه شما میگید دروغ میگه که اثرات لقمه حرام و پول بیت المال که در اختیار امثال کیهانه.اگه هم راست میگه که دیگه حرف حساب شما چیه؟تمام این فیلمها و کارایی که شما میگید خیانت به بیت الماله زمانی انجام شده که ایشون تو جبهه شما بوده !درد مردم هم همینه که هرکسی تو جبهه شما باشه همه چیز براش حلاله حتی جان و مال و ناموس مردم و بعدا که متوجه حقیقت وجود شیطانی قاتلین مردم میشه میشه خائن و دیونه و سرسپرده!!!
سلام؛ نه اینطور نیست هستند کسانی که درست کار می کنند، همه رو به یک نگاه قضاوت نکنید ... همیشه سوء استفاده کننده ها بودند و هستند و خواهند بود!
دروغگو شمایید,درود برمحمد نوریزاد,درود برخزعلی,درود برموسوی
نوریزادحرفش حق است وراهش درست وخط فکری اش دقیق وحساب شده وتمامش درراستای منافع ونجات ایران است وبس
درود بر محمد نوری زاد . خجالت بر شما که با نسل انقلاب چه ها که نمی کنید.
سلام جناب اقای نوری زاد ملت ایران در 7 اسفند جواب تمامی غارتگران را که با نام اسلام تیشه به ریشه اسلام زدند دادند ما مرد 8 سال جنگم اون زمان وقتی یکی مجروح میشد همش دوست داشت سریع سلامت نسبی بدست اورده به جبهه برگردند امروز ما به امام عزیز چه جوابی داریم بدهیم ولله
دوست عزیز میگید که اون زمونا داشت از بیت المال تغذیه میکرد و فیلم و غیره و غیره میساخت؛؛؛ پس اون موقع شما کجا بودید چرا لال بودید ، الان به حرف افتادید؟!! " ناموسن کلاتو قاضی کن ببین کودوم طرف حقِّ! "
درود بر شرف محمد نوري زاد . درود و رحمت خدا به شير پاكي كه مادر گراميتان به شما داد . باعث افتخار مردم ايران هستيد .
خدا ترا نیامرزد توری زادبا تیشه ریشه انقلاب بدست نا میمون تو زخمی میشود
نباید پای هرضد اسلام وضد انقلاب به سیستان باز شود سیستان دارالولا یه امیر مومنان علی ابن ابی طالب هست ما فرزندان انقلابی سیستان نمیگذاریم تا امثال نوری زاد برای تبعید وحتی تفریح یک بار پایش به سیستان باز شود.
امثال این آقایان حکایتشان ،حکایت طلحه است،تا وقتی علی ،علی می کند که منتظرند حکومت علی بیش از حد معمول به آنها پول دهد،وقتی عدالت علی را ببینند دست از علی می کشند و با او می جنگند،این آقا هم وقتی دید انقلاب ما برای خوردن و خوابیدن نیست شروع به جنگ کرده،خدا به راه راست هدایتش کند،با این افکار صد تا یه من غازش
سلام خدمت شما عرض کنم که شما به بعضی از مسائل یه جانبه نگاه میکنین کمی هم باید به انتقادهای ایشان توجه کرد چون اگر ما انقلابمان موفق بود چنین دزدیهایی درسطوح بالای نظام نداشتیم ایا زمان ان نیست که کمی هم به انتقاد گوش فرا دهیم تا اسم کشورمان نمونه درجه یک پولشویی در جهان نباشیم
سلام؛ انتقاد پذیرفته است اما نه هر انتقادی که مغرضانه باشد و به نیت های سیاسی صورت گرفته باشد.
همیشه هرکی دردوستی افراط کرد زمانی دشمنی افراطی خواهد شد
حالا یک نفر به صرف اینکه در نشریه کیهان در یک ستون مطلب می نوشته دلیل نیست که اینطور توصیف کنیم../
آقای نوری زاد یک کم با خودت خلوت کنی میبینی که چطور خودت را نزد خدا بدبخت کردی.بدا به حالت در روز جزا .
باسلام آنچه آفت شخصیت آدمی ایست دلبستگی افراطی به <شهوت -ثروت وقدرت>است ازدوعامل اول و دوم بگذریم و عامل سوم (قدرت)آقای نوری زاد و قدرت هردوعاشق هم بوده وهستنداو می خواست وزیرارشاداحمدی نژادشود درحقش نامردی کردند قبای وزارت رابه تن صفارهرندی که هنرش سردبیری روزنامه کیهان بودکردند و نوری زاد خودرابسیارتوانمندترازصفارمیدانست واقع قضیه همین بود نوری زاد مستحق تر وعاشق این پست بود وآقای نوری زاد این موضوع راچندین بارحتی دردیدارهنرمندان (باصطلاح طیف اصولگرا)بااحمدی نژادبه زبان آورد. انسان ظرفش محدود است نوری زاد هم انسان و جایزالخطا ست آقای نوری زاد درفیلم فاخر وادیشمندانه اش <پروانه هامی نویسند>طلحه و ذبیر را محامه می کند که چرا بیعت شکستید؟پاسخ آنان دردیالوگ اینگونه داده میشود :چرااستانداری بصره و کوفه به ما که از برجسته گان وبزرگان ومهاجرین وازنزدیکان بودیم و حق مابود داده نشد صبر وتحمل ما هم حدی....
شرم اوره این همه دروغ وتوهین به همسنگر شهید اوینی
چهارده سال ديگر نه از اين دار و دسته خبرى خواهد بود و نه از كسانيكه نآن را به نرخ روز خورده اند! ميقات اين وقايع ١٤ سال است! كسانيكه براى پول مقاله بر عليه شخصى از جنس كاوه آهنگر نوشته اند در نهايت شرمسارى آرزو ميكنند هيچگاه يك چنين شخصى كه در مقابل مظالم كنونى مقاومت نموده است و بارها زندان رفته است و بارها بقصد كشت كتك خورده است، بنويسند!! همه به جعبه قبر راجع خواهند شد و فقط روح انسان است كه از مدافعه از حقيقت تا ابد خرسند خواهد بود! ذكر خير محمد نورى زاد ابديست!
آقای "ما هستیم" آقایِ نان به نرخ روز خور! خودت کامنت ها را بشمار تعداد مخالف ها و موافق ها را ببین، آگاه باش که به زودی نان را باید به نرخ دیگری بخوری. و قطعا خواهی خورد. فعلا این طرفی باشی برایت منفعت دارد بعدا آن طرف دیگر. خیلی زود تر از آنچه فکر میکنی باید ریشت را چپه تراش کنی . خمیر و تیغ آماده کن برادر.
مردم زمان امام حسین (ع)هم گول این سوابق درخشان بعضی از خواص خوردن و سر پسر پیغمبر رو به نیزه کردن.
این آدم مانند طلحه وزبیر است چون دیده خواسته های دنیایی اش بر آورد نشده است از نظام بریده وبد وبیراه وحرفهای ضد ونقیض میزند اینطور آدم ها ثبات سیاسی ندارند وزود از طرف دشمنان تطمیع میشوند وبه کشور خود خیانت میکنند خدارا شکر آن را به جاهای کلیدی کشور نگماردند خوب کردند که عطایش را به لقایش بخشیدند
درود بر محمد نوری زاد... خدا اوو امثال اورا برای ما حفظ کند.
خداوندشما دوستان نوریزاد باایشان محشورکند نان به نرخ روز خورهای تهرانی تاازکیسه انقلاب میخوردی اقای نوری انقلاب ورهبری خوب بودن الان که دستت کوتاه شده به دامن امریکاه پناه برده ای بدبخت همه چی بدشد
واقعا نوری زاد مرد شجاع و حقیقت گویی است که بعد ها اورا خواهند شناخت او کسی هست که از این انقلاب بوده و خیانت هاو دروغ گویی های نظام را دیده وحس کرده . مطالب شما از بغض وکینه هست مثل بقیه افرادی که از این نظام حمایت می کنند و دائه دار ان هستند به امید روزی که حقیقت نمایان شود
امیرالمومنین فرمود لا یری الجاهل الا مفرطا او مفرطا جاهل یا افراط می کند یا تفریط نوری زاد طبرزدی ... همه در این نکته هم داستان هستند
امثال نوری زاد فقط با دروغ و تخریب میتونند به حیات خودشون ادامع بدن ولاغیر
نوری زاد از عبدالله نوری میخواهد به آرایش جبههی دوستانش نگاهی بیندازد: «فقط به آرایش آدمهایی که برایت متن دفاعیه را نوشتند، دقت کن. آنها مستقیم و صریح، حرفهای خودشان را در دهان شما گذاردند. منظم و طبق برنامه، با هدایت همان سوت و کف و هورا، شما را به راهی انداختند که میخواستند. آنها خود شهامت فحش دادن به مقدسات این انقلاب را نداشتند، پس این مأموریت را از حنجرهی شما بیرون کشیدند. چه کسی فکر میکرد شما، یک روز پیش آمریکا و اسراییل سرخم کنی؟»
این آقای محمد نوری زاد جایی گفتن که ایران سوریه را شخم زد... ایشان مسائل را طوری تحلیل میکنه، مثل اینکه جمهوری اسلامی با داعش تماس گرفته و گفته تو بیا در عراق و سوریه جنگ راه بنداز تا ما هم وارد بشیم و شخم بزنیم.... ایشان فراموش کردن که داعش در عراق تا 40 کیلومتری مرز ایران رسیده بود و تا سال 2011 ایران در سوریه هیچ حضوری نداشت... واقعیت وقایع: کشورهای مورد علاقه ایشان داعش را وارد عراق و سوریه کردند و شروع به شخم زدن کردند !
سلام اقای نوری زاده انشاالله ک رفتارتان و کردارتان درست باشه نمیدونم تو چجور مملکتی هستیم
با سلام ایشون انسان ازاده ای هستند و دارند حقایق رو بیان میکنند زمانی که ایشون گفته بوده فرا رسیده و متاسفانه کشور در آستانه فروپاشی قرار گرفته
محمد نوری زاد آ دم هتاک وغیرنرمالی به نظر میرسه وعقده روشنفکری داره ایشون توسط شهید آ وینی از روایت فتح بیرون انداخته شد از طرفدارای موسوی بود که هشت ماه مملکت را به گند کشوند.
خوشم میاد که این همه چرت و پرت تایپ کردی و وقت گذاشتی واسه سیاه کردن آقای نوری زاد اما بازم تیر شما به سنگ خورده، ازهمین جا و پیام هایی که مردم دادن میشه فهمید مردم کدوم طرفی هستن و چه چیزی میخان به غیر از یک همه پیام ها مخالف شما بودن، این خودش نشونه این هست مردم چقدر از این نظام و ظلم خسته شدن،. شما هم خسته نباشی دلاورررر
همیشه گفته وبازم میگویم بزرگ مردانی چون محمدنوریزاد قهرمان ایران وایرانی باقی خواهندماند وآنانکه درحقش ستم روامیدارند ازریشه بازماندگان قدرت قادسیه ونهاوندن وازمانیستن وتاوان سنگینی خواهنددادبه لطف همیاری ملت دربند ایران
خفه نوری زاد تا دهنتو با پهن پر نکردم درد وبلای سید علی بخوره توسرت
چهل سرباز را کدام موسسه سفارش داد؟؟!! لال